پاسخ امام خمینی به یک شبهه
حضرت امام خمینی رحمة الله علیه در کتاب چهل حدیث و در حدیث دوم مبحث ریا را که مبتلا به متدین ها است بیان می فرمایند؛ جالب آنجاست که ایشان در مقام اول ریا در ابراز عقاید درست را برای جلب توجه مردم بیان می کنند و آن را بالاترین قسم آن معرفی می فرمایند زیرا در صورتی که این شخص اگر واقعا این عقاید را دارا باشد ریا کار و در نتیجه مشرک است و اگر دارا نباشد در زمره منافقین قرار می گیرد.
تعریف ریا که در ابتدای همین بخش چهل حدیث آمده است عبارت است از :
نشان دادن و وانمود کردن چیزی از اعمال حسنه یا خصال پسندیده یا عقاید حقه به مردم است ،برای منزلت پیدا کردن در قلوب آنها و اشتهار پیدا کردن (مشهور شدن) پیش آنها به خوبی و صحت و امانت و دیانت بدون قصد صحیح الهی.
سپس بیان می کنند که این ریا در چند مدل و مقام محقق می شود که مقام اول آن عبارت است از :
آنکه اظهار عقایدحقه و معارف الهیه کند برای اینکه اشتهار به دیانت پیدا کند و منزلت در قلوب پیدا نماید. مثل اینکه بگوید من کسی را جز خدا موثر در وجود نمی دانم . یااینکه : من به غیر خدا توکل به کسی ندارم . یا با کنایه و اشاره خود را به عقاید حقه معرفی نماید. و این صورت دوم رایج تر است. مثلا صحبت توکل یا رضای به قضای الهی پیش آمد می کند ، شخص با یک "آه" یا یک سر تکان دادن خود را در سلک آن جمعیت محسوب می دارد.
سپس ایشان در توضیح و تفصیل این بخش می فرمایند : بدان که ریا در اصول عقاید و معارف الهیه از جمیع اقسام ریا ها سخت تر و عاقبتش از همه بدتر و ظلمتش از تمام ریا ها بیشتر و بالاتر است.
صاحب این ریا اگر در واقع معتقد به آن امری که ارائه می دهد نباشد، از جمله منافقین است که مخلد در نار است و هلاک ابدی از برای اوست و عذابش اشد عذاب هاست و اگر معتقد باشد ولی برای اینکه در قلوب مردم رتبه و منزلت پیدا کند اظهار می کند،این شخص گرچه منافق نیست ولی این ریا باعث می شود که نور ایمان از قلب او برود و ظلمت کفر به جای آن در قلب وارد شود.