موسیقى-غنا از دیدگاه رهبر معظم انقلاب
...اما در مورد موسیقى،باید اعتراف کنم هنوز در این مساله ما آن پاسخ روشن و کامل را نداریم،لا اقل من ندارم.در گذشته،[و الآن نیز بر آن عقیده هستم].روى این جمله تکیه مىکردیم که آهنگ مخصوص مجالس لهو،گناه و حرام است...آن وقتها ما فکر مىکردیم آهنگهاى ترانهاى،مخصوص مجالس لهو است...اما دستگاهها،فرض کنیم دستگاه شور یا ابو عطا یا همایون و امثال آن چطور؟همهى کسانى که حنجرهى آنها یک نوایى را بیرون داده،با یکى از همین دستگاههاى دوازدهگانه بوده است.پس این حرام نیست و اصلا موسیقى همین آهنگها و ریتمهاى مخصوص است...اینها حرام نیست مگر آن که باز در لابلاى آن یک چیزى بگنجانند که آن حرام باشد. (26) و (27)
بعدها یک حرفى پیدا شد که خود ما هم،بصورت یک احتمال مىگفتیم-وقتى که حضرت آقاى منتظرى در طبس تبعید بودند...ایشان هم همین حرف رامىگفتند-...وقتى ایشان گفتند در ذهن ما قوىتر شد،آن حرف این بود که بگوییم:غنا که در شرع اسلام حرام است، اشاره به شکل ندارد بلکه اشاره به محتوى مىکند.اصلا وقتى مىخواهید به دنبال غنا بگردید،آن آهنگ را از لحاظ شکل مطالعه نکنید تا بگویید حرام استیا حلال است،بلکه آهنگ را به لحاظ محتوى مطالعه کنید.یعنى غنا یک امر محتوایىست،نه یک امر قالبى.اگر شما با زیباترین ترانهها یا هر کیفیتى یک محتواى توحیدى را بیان کنید،این حرام نیست.اما اگر مثلا با همان آهنگ متین و موقر همایون و با یک لحن خیلى عادى یک چیز حرام و گناهى را بیان کنید،این غناست.البته این به عنوان فتوا نبود...و ما هم مسجلا نمىگفتیم... (28)
این حرفى بود که آن وقتبراى ما مطرح بود لکن الآن...آنچه مطرح است اینست که از قول امام نقل شد:که ایشان در مورد بعضى از آهنگهایى که حتى با ساز همراه بود،فرمودند این مقدار اشکالى ندارد...چنین استنباط کردیم که نظر امام بر اینست که:ساز بطور مطلق حرام نیست و ترانه هم همینطور.یعنى ترانهاى که محتواى درستى دارد و با یک ساز ملایمى همراه است،این اشکالى ندارد.اما اگر یک ساز جلفى بود و محتواى نادرستى هم داشت،هر کدامش موجب حرمت مىشود.
البته این را هم باید عرض کنم که سازها عموما انسان را مقدارى از حالت جد خارج مىکند و از حق نباید گذشت که آهنگ این چنین است.مگر آنکه آنچنان محتوایى داشته باشد که نگذارد،مثل قرآن،یعنى آهنگ قرآن این هنر را دارد که...به آنچه قرائتشده جان مىدهد و آن را در نظر انسان برجستهتر مىکند و کلمه به کلمه را در مغز مىنشاند،مثل آبى در روح جریان پیدا مىکند،لذا آن حالت منفى ناشى از صداى خوش مثلا شیخ مصطفى اسماعیل را از بین مىبرد...همین سرود مرحوم شهید بهشتى...من خودم وقتى بار اول شنیدم با توجه به خاطرات و سوابق ذهنى که تاثیرات آهنگ و موسیقى براى من بیش از یک آدم معمولىست و محتوى در من یک اثر بیشترى مىگذارد تا آن آدمى که به آن اندازه با مساله آشنایى ندارد، دیدم این ترانه مرا کاملا از حالت جد خارج مىکند و الآن هم وقتى گذاشته مىشود،مىروم در عالم ذهنیات...یک چیزى که شاید خیلى لطف نداشته باشد. (29)
(سئوال بعدى اینست که:هنوز موضع مشخصى در مورد موسیقى در جامعهى اسلامى اتخاذ نشده است و نحوهى برخورد از سوى مسؤولین و آیات عظام در این مورد متفاوت است،چرا؟) (30)
پاسخ:این از آن اشکالات کاملا وارد است و من تصدیق مىکنم که ما خیلى زودتر از این بایستى تکلیف موسیقى را روشن مىکردیم.البته من یک جمله به شما بگویم،آن چیزى که در اسلام حرام است،غناست،نه موسیقى،موسیقى هر آهنگ و صدایى است که از حنجره یا وسیلهاى،به یک شکل حساب شده بیرون مىآید.اما آن چیزى که حرام است نوع خاصى از موسیقىست که غنا باشد.علت اینکه نظرات مختلف است،این است که در مورد غنا،ما آیات و روایات صریح که مشخص کند غنا چگونه چیزىست،نداریم،لذا استنباط فقهى از غنا متفاوت است.مثلا مرحوم آیت الله العظمى بروجردى رضوان الله علیه معتقد بودند:غنا آن چیزىست که مخصوص مجالس لهو باشد یعنى آن آهنگها و آوازهایى که فقط در مجالس لهو و خوشگذرانى خوانده مىشود،حرام است و لو اینکه در بیرون مجلس لهو خوانده بشود.و ما آنزمان که مرحوم آیت الله بروجردى حیات داشتند،این را تطبیق مىکردیم با آن آهنگها و ترانههایى که در آن وقت معمول بود اینها را ما قدر مسلم از غنا مىدانستیم ولى موارد دیگر مسلم نبود.
حضرت آیت الله العظمى منتظرى نظر خیلى جالبى در باب غنا دارند من وقتى ایشان در طبس تبعید بودند،به دیدنشان رفتم و اولین بار آنجا از ایشان شنیدم.ایشان مىگویند:غنا یک امر محتوایىست و از آیاتى که در قرآن هست و در روایات به آن آیات استناد شده،ایشان استنباط مىکنند که غنا یک امر محتوایى است.یعنى اگر شما یک چیزى را به آواز بخوانید که محتواى بدى داشته باشد،حرام است،البته با همان آواز و آهنگ خاص موسیقى.لکن اگر محتواى خوبى داشته باشد و«لهو الحدیث»و«لیضل عن سبیل الله بغیر علم»نباشد،این غنا نیست و حرام نمىباشد.
البته این را ایشان آن وقتبه صورت قطعى بیان نکردند بلکه نظر فقهىشان را به ما گفتند که بعد ما هم از قول ایشان در بسیارى جاها نقل کردیم.و در این اواخر من به خود ایشان گفتم شما این نظرتان را بیاد دارید که آنوقتبه ما گفتید؟و ایشان گفتند:بله،که معلوم مىشود الآن نظرشان همان است و تغییر نکرده.اما در مواردى که شبهه وجود داشته باشد که آیا این مثلا غنا هستیا غنا نیست،طبق اصطلاح متدیک علماى اصول،این«شبههى مفهومى»ست و در شبههى مفهومى،بیشتر بزرگان و علماى علم اصول،برائت جارى مىکنند، یعنى هر جا که ما شک کردیم که آیا این غنا هستیا نیست،باید بگوییم غنا نیست و حرام نیست. (پس شما براى اینکه یک چیزى را بخواهید گوش کنید،کافىستشک کنید که غنا هستیا نیست! (×) ) و لیکن ماوراى این همه،خیلى لازم است که ما در این زمینه کاردرستى بکنیم و این به عهدهى فقهاى ماست.من بارها این مطلب را به برادران بزرگ خودمان از فقها و اساتید گفتهام که ما فعلا وقت نمىکنیم بنشینیم این مسائل را بررسى کنیم و واقعا امروز مجال کار علمى و فقهى نداریم.لذا برادرانى که در قم از زمرهى فقها و آگاهان از رموز اسلامى هستند،باید بنشینند،مسالهى غنا و موسیقى را براى مردم حل کنند. (31)
از زحمات آقاى توکلى باید حقیقة سپاسگزارى کرد که ایشان فرآوردهى بسیار ذیقیمتى را براى انقلاب فراهم کردند.یعنى هر یک از این ترانهها و سرودههایى که خوانده شد،فرآورده و محصولىستبراى انقلاب.و این سرود:از طرفى شعر،از طرفى آهنگ و از طرفى تشکیل گروه سرود و اجراء با این انتخاب خوب،هر کدام به نوبهى خود حقیقة یک هنر است که باید از این مرد زحمتکش و صبور-که بدون صبر و خون دل خوردن اینطور چیزها درست نمىشود-تشکر کرد و تبریک گفت که الحمد لله خوب توانستند از عهده برآیند.یکایک این عزیزان هم که در گروه سرود هستند،کارشان را خیلى خوب انجام مىدهند،هم این آقازادهاى که الآن خواند و هم آن آقایى که سرود قبل از ظهر را خواند،اینها را من،هم در تلویزیون دقت کردم هم حالا،حقیقة مثل خوانندههاى حرفهاى،ژستها و حرکات و کارهایشان نشان پختگىست که با آنها کار شده است.صدایشان نیز خیلى متناسب است چون در همخوانىها صداى نامتناسب کار را خراب مىکند،لکن شما صداهاى متناسب پیدا کردهاید و همهى صداها هم خوش.ایشان این همه ما شا الله جوان و نوجوان خوش صدا و یکدست از لحاظ صدا پیدا کردهاند.از یکایک این عزیزان تشکر مىکنم.بخصوص و از همه بیشتر از خود آقاى توکلى تشکر مىکنم و از آن آقا هم که آن نى خوبشان را آرام آرام و چاشنىوارمىنواختند-که واقعا باید همینطور باشد،چون ساز در مجموعهى سرود،حکم نمک طعام را دارد و لذا نباید زیادى بکار برود.اثر اصلى متعلق به نفس انسان است و این نفس انسانهاست که آن تاثیر اساسى و مضمون همه کس فهم را دارد. (32)
26) -مراسم دیدار اعضاى«واحد فرهنگى روزنامه جمهورى اسلامى»،26/11/1360.
27) -مثل چهچهها و غلتهاى خیلى زیاد.
28) -مراسم دیدار اعضاى«واحد فرهنگى روزنامه جمهورى اسلامى»،26/11/1360.
29) -مراسم دیدار اعضاى«واحد فرهنگى روزنامه جمهورى اسلامى»،26/11/1360.
30) -جلسه«پرسش و پاسخ»در دانشگاه،25/9/1366 (این جزوات جداگانه تحت عنوان«پرسش و پاسخ»توسط روابط عمومى نهاد ریاست جمهورى چاپ شده است.)
×) -این جمله طبق ضبط نوار،با لحن شوخى ادا شده است.
31) -جلسه«پرسش و پاسخ در دانشگاه»،25/9/1366.
32) -صحبت پس از اجراى«برنامه سرود خوانى در استاندارى شیراز»،7/9/1366.
منبع:هنر از دیدگاه مقام معظمرهبرى حضرت آیت الله خامنه اى