قرائتی: ممکن است کسی نماز شب بخواند اما صلاحیت نداشته باشد
به بهانه ایام انتخابات
قرآن یک آیه دارد میگوید: پستها را به اهلش بسپارید، چون گفتیم: صندوقها امانت است. رأیها امانت است. «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُم» خدا امر کرده، که امانت را «إِلى أَهْلِها» (نساء/58) امانت را به اهلش بدهید. اهلش هم هرکسی اهلیت یک چیزی دارد. ممکن است یک کسی به درد یک کار میخورد، به درد کار دیگر نمیخورد.
یکوقت یک کسی پیش من آمد گفت: میخواهم خودم را برای فلان مسؤولیت، ریاست جمهوری، دیگر حالا پشت پرده چیزی نیست. چند سال پیش. یک کسی آمد گفت: میخواهم خودم را کاندیدا کنم؟ گفتم: آدم خوبی هستی اما عرضه هم داری؟ قرآن نگفته: حکومت آینده برای آدمهای خوب است. نگفته: «أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ نماز شب خوان»، «عِبادِیَ المتقون»، «عِبادِیَ الصَّالِحُونَ» (انبیاء/105) یعنی صلاحیت هم دارد. ممکن است کسی نماز شب بخواند، اما صلاحیت نداشته باشد. «أَنَّ الْأَرْضَ» ارض یعنی چه؟ «یَرِثُها» وارث زمین میشوند. چه کسانی؟ «عِبادِیَ الصَّالِحُونَ» صلاحیت باید داشته باشد.
قرائتی ممکن است در معلمی خوب باشد. اما آرپیچی هم میتواند بزند؟ اگر دیدید من آمدم آرپیچی بزنم، باید دست مرا بگیرید، مرا عقب پرت کنید. میگویم: آقا من سی سال است، سی و چند سال است معلم میلیونی هستم. بله، در معلمی حرفهایت را در تخته سیاه بزن. اما تو به درد این کار نمیخوری. حتی ممکن است کسی یک کارهای بزرگ را بتواند. مثلاً بولدیزر خاک برمیدارد، اما قند هم میتواند بشکند؟ یک کسی ممکن است قبا بدوزد، نتواند کت شلوار بدوزد. تافتون بپزد، سنگک را خراب کند. باید دید این به درد این... امانت را به اهلش بسپارید. موفقیت در چیزی دلیل موفقیت در جای دیگر... بگویید... نیست. این هم یک مسأله است.
***
از اول انقلاب تا به حال هیچ سیاسی دور من نیامده است. میدانید چرا؟ برای اینکه میگویند: تو بیایی با ما اینطور میشود. گفتم: من قول نمیدهم. من یک مرتبه وسط کار میگویم: حق با ایشان نیست. این دروغ میگوید. (خنده حضار) گفتند: خوب نمیشود با این اشکنه خورد. چون این راستش را میگوید. قرار داد نگوییم. به نااهلان تکیه نکنیم. مراقب قول باشیم.
میگویند: وقت تمام شد.
روی تعصب نباشد. ممکن است انسان در یک مرحلهای طرفدار یک نفر باشد. وسط کار بفهمد اشتباه کرده است. برگردد، بگوید: نه، حالا که در این ستاد آمدم، تا آخرش هم باید در این ستاد باشیم. طوری نیست. از قرآن بگویم.
سورهی برائت نازل شد، پیغمبر به یک نفر داد و گفت: بخوان، خدا به او وحی کرد که این، این کاره نیست. دومی این کاره نیست. آخر به حضرت علی داد. هیچ اشکالی ندارد، که من جز ستاد انتخاباتی آقای الف باشم، وسط کار از رفتار و گفتار بفهمم که این آقای الف آن کسی که ما خیال میکردیم نیست. فوری عوض کن. مثل لحاف، ببینیم سرد است رویمان میاندازیم. بعد ببینیم داغ شدیم پایین میکشیم. (خنده حضار) خیلی گیر نباشید که نه، حرف مرد باید یکی باشد.نخیر! هیچ تعصبی در کار نباشد. منت در آن نباشد. پشیمان نشویم، عمل ما امیرالمؤمنین فرمود: طعمه نیست. امانت است.
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی در برنامه (23خرداد) درسهایی از قرآن