کــــــاروان

کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش...

کــــــاروان

کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش...

کــــــاروان
اگر مقصد پرواز است قفس ویران بهتر ....
پرستویی که مقصد را در کوچ میابد از ویرانی لانه اش نمی هراسد ....
پرستو را با گرما عهدی است که هر بهار تازه می شود وطن پرستو بهار است ...
اگر بهار مهاجر است از پرستو مخواه که بماند...
مهاجر مقصد را در پرواز می بیند...
پس دل نمی بندد...
به قول شهیدمطهری:
مرد آنست که بتوانداز آنچه به او چسبیده است جداشود وهجرت کند.
پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۲ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

چه بسا برخی والدین معتقد باشند؛ هنگامی که بچّه‌ها به سن تکلیف می‌رسند، لازم است آن‌ها را به نماز خواندن و دیگر مسائل دینی وادار کرد، که در اینصورت والدین قبل از بلوغ آن‌ها، از عبادت، انس و عادت بچهّ‌ها به مسائل دینی غافل می‌شوند و تازه زمانی که فرزندشان به سن تکلیف می‌رسد، او را مجبور به رعایت کردن مسائل دینی و خواندن نماز می‌کنند، که متأسفانه در این راه ناموفق هستند و مدام برای خودشان این سوال، مطرح می‌شود که مگر چه چیزی برای این فرزند ۱۶یا ۱۷ ساله‌ام، کم گذاشتم که اهل نماز و مسائل دینی نیست؟!

نزدیکی به ساحل بندگی

به عنوان مثال؛ فرض کنید که شما در کنار ساحل دریا، درون قایقی نشسته‌اید و مشغول استراحت هستید و طنابی هم قایق شما را به ساحل وصل کرده است، اگر غفلت کنید و خود را دور از ساحل ببینید، اگر آن طناب هنوز به قایق شما وصل باشد، راحت‌تر می‌توانید به ساحل برگردید، امّا اگر پاره یا باز شده باشد، آیا به راحتی می‌توانید به ساحل برگردید، درصورتی که هیچ گونه پارو یا وسیله کمکی برای رسیدن به ساحل نداشته باشید؟

آن‌هایی که به ساحل بندگی نزدیک‌ترند، هنگامی‌که به آن‌ها اعلام شود؛ که بالغ شدید و باید از قایق کودکی خود پیاده شوید و به ساحل بندگی وارد شوید. آن‌هایی که طناب ارتباطشان با خدا پاره نشده باشد و در دریای خودشان گیر نکرده باشند، به راحتی وارد ساحل بندگی می‌شوند و به راحتی اهل نماز و اهل بندگی می‌شوند.

امّا آن‌هایی که خود و والدینشان در غفلت به سر می‌بردند و از خدا فاصله گرفتند و در وسط دریای خوش‌گذارانی‌های خودشان غوطه‌ور شدند و برای رسیدن به ساحل حاضر به سختی کشیدن نیستند، سعی خواهند کرد که اصلا از رفتن به ساحل خودداری کنند.

بنابراین لازم است که فرزندان را تا زمان بلوغ، کنار ساحل بندگی با خود همراه کنیم تا مبادا زمانی که به سن تکلیف می‌رسند برایشان سخت باشد که به ساحل بندگی بیایند و در خشکی به راه ادامه دهند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۲ ، ۲۲:۲۸
مهاجر

افراد  باید ضمن بهره‌مندی از سلامت روانی از ارتباط با خداوند، از آفاتی که ممکن است در اثر کج‌فهمی یا انحراف برایشان پیش بیاید، اجتناب کنند. گاه عبادات که اثرات بسیاری برای بهداشت روانی افراد دارند، در اثر برداشت‌های غلط به عاملی برای اختلال در بهداشت روانی تبدیل می‌شوند. به همین دلیل لازم است برای پیشگیری از آن، به آسیب‌شناسی عبادات نیز پرداخته شود که مواردی از این آسیب‌ها را بررسی می‌کنیم:

وسواس

این بیماری روانی گاهی در بین برخی از متدینان به شکل‌های مختلف دیده می‌شود. وسواس در غسل، وضو، شستن لباس، تکرار اذکار و افعال نماز یا افعال حج از جمله این نوع وسواس‌های عملی است. این نوع اعمال، فرد را از دقت و تمرکز بر حقیقت اعمال عبادی بازمی‌دارد و از فواید آنها محروم می‌کند. چنین فردی نه تنها بهره‌ای از فواید این اعمال نمی‌برد، بلکه در اثر توجه بیش از حد به شکل و صورت آنها، ممکن است گرفتار بیماری روانی شود.

برای پیشگیری و رفع وسواس در عبادات، اگر به حد اعتدال روانی برسد، باید آن را درمان کرد. البته در این شرایط تشریفات درعبادات، یکی از زمینه‌های بروز این اختلال است. در موارد جزئی که حالات وسواسی به حد اختلال روانی نرسیده، ممکن است، ناآگاهی افراد از مسائل شرعی، یا تأکید بیش از حد بر قالب و شکل عبادات، عامل بروز این مشکل شده باشد. برای پیشگیری از این حالات، مناسب است بر معانی و اسرار عبادات بیشتر تأکید شود و از تمرکز وسواس‌آمیز بر آیین‌ها و احکام عبادات خودداری گردد.

مردم‌گریزی و انزوا

آسیب دیگری که ممکن است برای فرد عبادت‌کننده پیش آید، دور شدن از مردم وعبادات است. چنین کسی گمان می‌کند با منزوی شدن و دوری از مردم بهتر می‌تواند به عبادت و برقراری رابطه با خداوند بپردازد. تعالیم دین این عمل را رهبانیت نامیده و آن را محکوم کرده است. این عمل در مسیحیت وجود داشته، اما پیشوایان اسلام آن را روا ندانسته‌اند.

انسان موجودی اجتماعی است، و تکامل معنوی ومادی او نیز در زندگی جمعی مقدور است. زهد اسلامی که به معنی سادگی زندگی و حذف تجملات و اسیر نشدن در چنگال مال و مقام است، هیچ ارتباطی به رهبانیت ندارد، زیررا رهبانیت به معنای جدایی و بیگانگی از اجتماع است، ولی زهد به معنی آزادگی و وارستگی به خاطر اجتماعی‌تر زیستن است.

عجب، تکبر و پرخاشگری

گاه عبادت‌کننده، با انجام برخی عبادت‌ها خود را از دیگران بالاتر می‌پندارد و دچار عجب یا تکبر می‌شود. این نابهنجاری‌های اخلاقی در برخی مواقع، پرخاشگری و بداخلاقی با خانواده، بستگان، و افراد دیگر را به دنبال دارد. این امر نشان می‌دهد که عبادت این فرد، کم‌محتوا و کم‌اثر بوده است. عبادت واقعی باید در عبادت‌کننده احساس تقصیر و کوتاهی در وظایف خود نسبت به خداوند ایجاد کند. چنین فردی باید توجه داشته باشد که پیشوایان دینی به رغم عبات‌های زیاد، که با عبادت افراد عادی قابل قیاس نیست، به هیچ‌وجه خود را درمقابل خدا طلبکار نمی‌دانستند و اعتقاد داشتند که حق عبادت او رابه جا نیاورده‌اند. امام کاظم علیه السلام به یکی از فرزندانش فرمود: «در اطاعت فرمان‌های خداوند کوشش کنید، اما خود را از حالت احساس کوتاهی در عبادت و اطاعت او بیرون نبرید؛ زیرا کسی نمی‌تواند حق عبادت را به جا آورد».[۱]

کیفیت، فدای کمیّت

برخی افراد در اعمال عبادی کیفیت را فدای کمیّت می‌کنند و این آفت دیگری برای عبادت است. توجه به کمیت باعث می‌شود عبادتی که کارکرد اصلیش، یاد و ذکر خدا و ارتباط قلبی با اوست، به لقلقه زبانی یا انجام اعمالی بی‌خاصیت تبدیل شود.

سربار دیگران شدن

آسیب دیگر برای برخی متدینان، آن است که به بهانه نماز مستحب یا حج غیرواجب یا ذکر و تلاوت قرآن، در محیط خانواده یا جامعه از انجام دادن وظایف اخلاقی و اجتماعی خود شانه خالی کنند. یکی از کارکردهای تقسیم‌بندی رفتارهای دینی به رفتارهای عبادی و اخلاقی در همین مسئله نهفته است. آموزه‌های دین هنگام اشاره به رفتارهای مؤمنان، هم ارتباط آنان با خدا را مورد توجه قرار می‌دهد و هم رابطه محبت‌آمیز و اخلاقی آنان با مردم را یاد‌آور می‌شود.

این موارد علاوه بر اینکه مشکلاتی برای خود فرد به وجود می‌آورد، عبادت را، که نقش بسیار مهم در بهداشت روانی فرد و جامعه دارد، در نظر دیگران زشت و ناموجه جلوه می‌دهد.

 

[۱] ... علیک بالجد و لا تخرجن نفسک عن التقصیر فی عباده الله و طاعته فإن الله تعالی لا یعبد حق عبادته... (مجلسی، بحار الانوار، ج ۶۶، ص ۳۹۵).

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۲ ، ۲۲:۲۳
مهاجر