کــــــاروان

کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش...

کــــــاروان

کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش...

کــــــاروان
اگر مقصد پرواز است قفس ویران بهتر ....
پرستویی که مقصد را در کوچ میابد از ویرانی لانه اش نمی هراسد ....
پرستو را با گرما عهدی است که هر بهار تازه می شود وطن پرستو بهار است ...
اگر بهار مهاجر است از پرستو مخواه که بماند...
مهاجر مقصد را در پرواز می بیند...
پس دل نمی بندد...
به قول شهیدمطهری:
مرد آنست که بتوانداز آنچه به او چسبیده است جداشود وهجرت کند.
پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۹ مطلب در خرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

آقا سلامت می کنم جان را غلامت می کنم
این هستی ام قربان آن والا مقامت می کنم


آقا دلم قربان تو قربان آن احسان تو
من در پی فرمان تو هستی به نامت می کنم


ای مه لقا ای دلربا ای مهربان با وفا
ای سید آل عبا بی تو قیامت می کنم


من میشوم از خود رها از مال و جان وتن جدا
در راه تو جان را فدا با یک پیامت می کنم


دل راه حق پوید به تو ایمان خود جوید به تو
کمتر ز گل گوید به تو او را ملامت می کنم


آقا نبینم آه تو هستم چو خاک راه تو
من کار هر بدخواه تو سوی ندامت می کنم


آقا تو خوب و سروری آقا چقدر دل میبری
از تو به بیت رهبری اذن اقامت می کنم


ای نائب صاحب زمان ای سرور آزادگان
نذر و نیایش هر زمان بهر دوامت می کنم


گردم من از خود بی خبر ای مه لقا زیبا قمر
تا من نظر هر لحظه بر ماه تمامت می کنم


در تو هدایت دیده ام نور ولایت دیده ام
از حق صد آیت دیده ام وصف مدامت می کنم


دارد دلم سوی شما ای مهربان آشنا
بهر سلامت من دعا هر صبح و شامت می کنم


آقا بدانم قدر تو قربان ماه بدر تو
توصیف وسع صدر تو ای با کرامت می کنم


قربانت ای آرام جان ای راحت روح و روان
جانم فدای مهربان خلق و مرامت می کنم


همچون کبوتر بی دلم در کوی تو هست منزلم
پر می کشد سویت دلم من قصد بامت می کنم


سربازم و همراه تو جان بر کف درگاه تو
تا پای چان در راه تو من استقامت می کنم


من تا شهادت می روم هم با رشادت می روم
تا خرق عادت می روم وین با کلامت می کنم

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۲۲
مهاجر

از امروز روحانی رییس جمهور این کشور است؛
به فرموده بزرگان هم در راستای وظایف قانونی‌اش کمکش می‌کنیم و هم اگر خطایی کرد نقدش می‌کنیم.

 در حال حاضر هم نه شهری سقوط کرده و نه امان نامه‌ای گرفته شده و نه غربت امام حسین علیه السلام در کار است.
مالک هنوز در پشت خیمه معاویه منتظر است، چون جلو و عقب رفتنش نه در دست دولت‌هاو...

که با اشاره علی زمان است.

 تکلیف محوری تنها چیزیست که ناامیدی را از بین می‌برد.
تا دیروز تکلیف ما برای رأی آوری گفتمان انقلاب بود،
از امروز تکلیف ما تداوم و بسط گفتمان مقاومت و انقلاب در بطن جامعه.

ما می خواهیم دولت اسلامی کارآمدی خود را نشان دهد و در همه عرضه ها موفق باشدبرای این کار هم مهم این است که آن کار در جهت صحیح و درست و گفتمان انقلاب اسلامی و پیشرفتی که ‏مورد نظر آن تمدن اسلامی که آقا روی آن تأکید دارند، انجام بشود.‏

به قول دکتر جلیلی کار ما تازه شروع شده است و این، ضعف ما بوده که نتوانستیم دربارۀ کارآمدی گفتمان انقلاب و مقاومت، کار اقناعی کنیم و اکثریت مردم را به این کارآمدی متقاعد کنیم.

 گاهی نیاز به فرصتی است برای بیشتر اندیشیدن و خودسازی و بازیابی قوا و برای درس گرفتن از اشتباهات و محاسبات غلط. پس ایستاده‌ایم چون سرو، خروشان چون موج و آماده برای آنچه وظیفه است.

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم     موجیم که آسودگی ما عدم ماست

 به قول رزمنده‌ها: چه کسی خسته است؟

 و ما فریاد می‌کشیم:دشـــــــــمـن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۴۳
مهاجر

به بهانه ایام انتخابات

قرآن یک آیه دارد می‌گوید: پست‌ها را به اهلش بسپارید، چون گفتیم: صندوق‌ها امانت است. رأی‌ها امانت است. «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُم‏» خدا امر کرده، که امانت را «إِلى‏ أَهْلِها» (نساء/58) امانت را به اهلش بدهید. اهلش هم هرکسی اهلیت یک چیزی دارد. ممکن است یک کسی به درد یک کار می‌خورد، به درد کار دیگر نمی‌خورد.

یکوقت یک کسی پیش من آمد گفت: می‌خواهم خودم را برای فلان مسؤولیت، ریاست جمهوری، دیگر حالا پشت پرده چیزی نیست. چند سال پیش. یک کسی آمد گفت: می‌خواهم خودم را کاندیدا کنم؟ گفتم: آدم خوبی هستی اما عرضه هم داری؟ قرآن نگفته: حکومت آینده برای آدم‌های خوب است. نگفته: «أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ نماز شب خوان»، «عِبادِیَ المتقون»، «عِبادِیَ الصَّالِحُونَ» (انبیاء/105) یعنی صلاحیت هم دارد. ممکن است کسی نماز شب بخواند، اما صلاحیت نداشته باشد. «أَنَّ الْأَرْضَ» ارض یعنی چه؟ «یَرِثُها» وارث زمین می‌شوند. چه کسانی؟ «عِبادِیَ الصَّالِحُونَ» صلاحیت باید داشته باشد.

قرائتی ممکن است در معلمی خوب باشد. اما آرپیچی هم می‌تواند بزند؟ اگر دیدید من آمدم آرپیچی بزنم، باید دست مرا بگیرید، مرا عقب پرت کنید. می‌گویم: آقا من سی سال است، سی و چند سال است معلم میلیونی هستم. بله، در معلمی حرف‌هایت را در تخته سیاه بزن. اما تو به درد این کار نمی‌خوری. حتی ممکن است کسی یک کارهای بزرگ را بتواند. مثلاً بولدیزر خاک برمی‌دارد، اما قند هم می‌تواند بشکند؟ یک کسی ممکن است قبا بدوزد، نتواند کت شلوار بدوزد. تافتون بپزد، سنگک را خراب کند. باید دید این به درد این... امانت را به اهلش بسپارید. موفقیت در چیزی دلیل موفقیت در جای دیگر... بگویید... نیست. این هم یک مسأله است.

***

از اول انقلاب تا به حال هیچ سیاسی دور من نیامده است. می‌دانید چرا؟ برای اینکه می‌گویند: تو بیایی با ما اینطور می‌شود. گفتم: من قول نمی‌دهم. من یک مرتبه وسط کار می‌گویم: حق با ایشان نیست. این دروغ می‌گوید. (خنده حضار) گفتند: خوب نمی‌شود با این اشکنه خورد. چون این راستش را می‌گوید. قرار داد نگوییم. به نااهلان تکیه نکنیم. مراقب قول باشیم.

می‌گویند: وقت تمام شد.

روی تعصب نباشد. ممکن است انسان در یک مرحله‌ای طرفدار یک نفر باشد. وسط کار بفهمد اشتباه کرده است. برگردد، بگوید: نه، حالا که در این ستاد آمدم، تا آخرش هم باید در این ستاد باشیم. طوری نیست. از قرآن بگویم.

سوره‌ی برائت نازل شد، پیغمبر به یک نفر داد و گفت: بخوان، خدا به او وحی کرد که این، این کاره نیست. دومی این کاره نیست. آخر به حضرت علی داد. هیچ اشکالی ندارد، که من جز ستاد انتخاباتی آقای الف باشم، وسط کار از رفتار و گفتار بفهمم که این آقای الف آن کسی که ما خیال می‌کردیم نیست. فوری عوض کن. مثل لحاف، ببینیم سرد است رویمان می‌اندازیم. بعد ببینیم داغ شدیم پایین می‌کشیم. (خنده حضار) خیلی گیر نباشید که نه، حرف مرد باید یکی باشد.نخیر! هیچ تعصبی در کار نباشد. منت در آن نباشد. پشیمان نشویم، عمل ما امیرالمؤمنین فرمود: طعمه نیست. امانت است.


حجت الاسلام و المسلمین قرائتی در برنامه (23خرداد) درس​هایی از قرآن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۱۸
مهاجر

ما را به یک کلاف نخ آقا قبول کن

یـا ایّهـا العــزیز! أبانـا! قــبول کن

آهی در این بساط به غیر از امید نیست

یـا نـاامیدمــان ننـمـا یـا، قـبـول کن

از یـاد بـرده ایم شمـا را پـدر! ولی

این کودک فراری خود را قبول کن

رسم کریم نیست که گلچین کند، کریم!

مـا را سَـوا نکـرده و یک جـا قـبول کن

گر بی نوا و پست و حقیریم و رو سیاه

اما به جــان حضرت زهـرا قبـول کن

مجید لشکری


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۰۵
مهاجر
سن ازدواج، سن تمایل است و چنین برمی‌آید که در صورت نیاز اگر ترک آن موجب گناه ‌شود، ازدواج واجب می‌شود. اما در جوامع امروزی سن ازدواج از سن بلوغ جسمی فاصله گرفته است و این شروع بسیاری از مشکلات است.
 
قرآن کریم بلوغ را سن ازدواج می‌داند و از آن با تعبیر بلوغ نکاح یاد می‌کند. روایات ائمه و تفاسیر مختلف نیز بر همین موضوع صحه می‌گذارند؛ به طوری که شیخ طوسی سن ازدواج را سن توانایی جنسی و رغبت به تاهل می‌داند. یعنی سن ازدواج، سن تمایل است و چنین برمی‌آید که در صورت نیاز اگر ترک آن موجب گناه ‌شود، ازدواج واجب می‌شود. اما در جوامع امروزی سن ازدواج از سن بلوغ جسمی فاصله گرفته است و این شروع بسیاری از مشکلات است.
 
در عمل هم نزدیک شدن سن ازدواج به مرز دهه سوم زندگی، پیامدهای رفتاری و روانی تلخی برای جامعه امروزی به دنبال دارد. پژوهش‌ها در این باره از رابطه افزایش سن ازدواج و رواج تجرد با مفاسد و آسیب‌های اجتماعی حکایت می‌کنند و جامعه‌شناسان و صاحب‌نظران مکرر در این باره هشدار می‌دهند. چرا که از منظر روان‌شناسی، تجرد طولانی مدت ریشه بسیاری از آسیب‌های فردی و اجتماعی است.
 
تاخیرهای جبران ناپذیر
خداوند متعال می‌فرماید: «وَ مِن آیاتِه أن خَلَقَ لَکُم مِن أنفُسِکُم أزواجاً لِتَسکُنوا إلَیها وَ جَعَلَ بَینکم مَوَدَّةً وَ رَحمَة» در این آیه سه فایده؛ « لِتَسکُنوا إلَیها(آرامش)»، «مَوَدَّةً (دوستی)» و «رَحمَة (مهربانی)» برای ازدواج بیان می‌کند.
 
این سه عنصر به بُعد متافیزیکی (روان شناختی) انسان اشاره دارد. دین به ما می‌گوید انگیزه اصلی ازدواج، تأمین نیاز‌های روانی است و بخش دیگری از آن در تأمین نیاز‌های جنسی خلاصه می‌شود. وقتی ازدواج به تأخیر بیفتد، در درجه اول گسترش خلأ‌های عاطفی رخ می‌دهد. وقتی خلأ‌ها، بروز کند، به دنبال آن مشکلاتی چون افسردگی، ناامیدی، ‌اضطراب، تشنجات، خشونت، پرخاشگری، را در پی خواهد داشت.
 
دومین اثر سوء در تأخیر ازدواج، «توسعه بی‌عفتی‌ها» است. پسر یا دختری‌که ازدواج آن‌ها به تأخیر افتاده‌است قدرت کنترل غرایز جنسی را نخواهد داشت و به ورطه بی‌عفتی خواهند افتاد که در نتیجه، بی‌عفتی چنین افرادی، دامن‌گیر خانواده‌های آنان نیز خواهد شد. خانواده‌ای که زمینه دیرهنگامی ازدواج فرزند خود ‌را به بهانه‌های مختلف همچون؛ «هنوز بچه‌است، فوق لیسانسش را نگرفته و...» فراهم کند، در واقع به بی عفتی او کمک کرده‌است. یک وقت خواهند دید فرزند، فوق لیسانس خود‌ را گرفت، اما فاسد‌الاخلاق شد. یا در این رابطه کارش به مراجع قضایی کشیده‌شد.
 
سومین مورد از آثار سوء تأخیر ازدواج،‌تأخیر کمالات انسانی است. یکی از آثار ازدواج صحیح و به‌هنگام،‌ کمال‌یابی و کمال‌دهی انسان است. در روایت هم وارد شده‌است که انسان به واسطه ازدواج، نصف دینش کامل می‌شود. وقتی دختر و پسر، ازدواج نمی‌کنند یا دیر ازدواج می‌کنند، خلأ دینی و رشدی پیدا خواهند کرد.
 
«توقف ارتقاء» از دیگر آثار در تأخیر ازدواج است. یعنی جوانی‌که متدین و مۆمن است با ازدواج می‌تواند حرکت‌های جهشی در مسائل مختلف داشته‌باشد، اما با تأخیر در ازدواج، این ارتقاء یافتن، متوقف می‌شود.
 
«بی‌اعتنایی والدین نسبت به ازدواج» از دیگر عوامل تأخیر ازدواج است. در گذشته افراد فامیل (دایی، عمو، خاله، عمه) دست به دست همدیگر می‌دادند و زمینه ازدواج پسر یا دختری را فراهم می‌کردند. اما متأسفانه الآن کمتر چنین مواردی پیدا می‌شود
 
عوامل تاخیر در ازدواج
اولین عامل پیوند دادن برخی مسائل با ازدواج از عوامل مهم تأخیر ازدواج است، مثلا والدین موضوعاتی مثل؛ تحصیل، شغل، سربازی و درآمد را به ازدواج پیوند می‌دهند. در زندگی‌های گذشته، این مسائل در جایگاه خود دارای اهمیت بوده‌است و اگر جوانی مۆمن، متدین و فعال درخواست ازدواج می‌کرد، درخواست او مورد قبول قرار می‌گرفت و به تدریج شغل و درآمد او با همراهی و کمک والدین مهیّا می‌شد.
 
«بی‌اعتنایی والدین نسبت به ازدواج» از دیگر عوامل تأخیر ازدواج است. در گذشته افراد فامیل (دایی، عمو، خاله، عمه) دست به دست همدیگر می‌دادند و زمینه ازدواج پسر یا دختری را فراهم می‌کردند. اما متأسفانه الآن کمتر چنین مواردی پیدا می‌شود.
 
اگر در ازدواجی که صورت می‌گیرد هدایای ازدواج، به‌خوبی مدیریت شود، بخشی از هزینه‌های زندگی با این هدایا تأمین می‌شود. متأسفانه در برخی از موارد، مشاهده می‌شود هدایایی داده‌ می‌شود که علاوه بر حمل طاقت‌فرسا، هیچ استفاده‌ای از آن‌ها نمی‌شود و یا حتی این قبیل وسائل را قبلاً زوجین تهیه کرده‌بودند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۲ ، ۲۱:۲۹
مهاجر

بی تو ای گل،شد خزان گلزار ها / لاله ها باشند اسیر خارها
از کسادی محبت خسته ام / بی تو از رونق بیفتد کارها
نفس معیوب است و مغلوب است عقل / بی تو کژ راهه روند پندارها
"بابی انت و امی" محو شد / جان فدای همت "عمّار" ها
یک مدینه داغ و مظلومی چرا؟ / بس که مَکّارند دنیا دارها
علت صُلح امام مجتبی / چیست غیر از سُستی سردارها؟!
تیغ برّان زبان ها کند شد / دارها بی میثم تمّارها
علت قتل غریب کربلا / چیست غیر از شُبهه مختارها؟!
سیزده معصوم را تاریخ کشت / ۱۴ قرن است این تکرار ها
از ولی عصر گر غافل شوی / اوج گیرد فتنه بد کارها
با ولی عصرِ خود کوفه چه کرد؟ / یک تن و یک لشکر از خونخوارها
بانوی عصمت ز جهل مردمان / شد تماشایی سر بازار ها
کربلا یک داستان ساده نیست / شاهکاری هست از ایثارها
مهدیا ! تنها ترین سردار عشق / شرمساریم از تو ما سربار ها

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۲ ، ۲۱:۰۴
مهاجر

انقلاب اسلامی ایران یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین انقلاب‌های چند سده اخیر است، انقلابی که از جهات گوناگون تعجب و شگفتی ناظران را در پی داشته است. برای شناخت این انقلاب باید معمار آن را شناخت و برای شناخت معمار آن هم نیازی به زیاده‌گویی نیست، ذکر نمونه‌هایی از سبک زندگی او کفایت می‌کند برای این که بفهمیم این رهبر سیاسی با تمام رهبران سیاسی دنیا چه فرق‌هایی دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۲ ، ۰۵:۱۷
مهاجر

در روزگاری که جماعت سیگاری برای ترک سیگارشان دست به دامن قرص و دارو و کلینیک های رواندرمانی می شوند، بسیار ها بودند که یک شبه سیگار را ترک کردند. اراده کردند، سیگار را توی جا سیگاری له کردند و فندک و کبریت را دور انداختند و تمام!

روزگارنو: در روزگاری که جماعت سیگاری برای ترک سیگارشان دست به دامن قرص و دارو و کلینیک های رواندرمانی می شوند، بسیار ها بودند که یک شبه سیگار را ترک کردند. اراده کردند، سیگار را توی جا سیگاری له کردند و فندک و کبریت را دور انداختند و تمام!

 به بهانه روز جهانی مبارزه با دخانیات سراغ معروف ترین چهره های تاریخ معاصر رفته ایم که برای ترک سیگار فقط اراده داشتند و انگیزه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۳۲
مهاجر