کــــــاروان

کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش...

کــــــاروان

کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش...

کــــــاروان
اگر مقصد پرواز است قفس ویران بهتر ....
پرستویی که مقصد را در کوچ میابد از ویرانی لانه اش نمی هراسد ....
پرستو را با گرما عهدی است که هر بهار تازه می شود وطن پرستو بهار است ...
اگر بهار مهاجر است از پرستو مخواه که بماند...
مهاجر مقصد را در پرواز می بیند...
پس دل نمی بندد...
به قول شهیدمطهری:
مرد آنست که بتوانداز آنچه به او چسبیده است جداشود وهجرت کند.
پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۹ مطلب با موضوع «احکام» ثبت شده است

من از اینکه احساس مى‏کنم که بحمد لله در جامعه‏ى ما شعر این چنین با مفاهیم زنده‏ى این جامعه آمیخته شده،و از یکنواختى و تکرار بیرون آمده،به عنوان یک دوستدار ادبیات و شعر احساس خوشحالى مى‏کنم...البته استثناء همیشه بوده و هست...اما قبلا جریان شعر کلا تکرارى بود و شعر در خدمت آرمانهاى عالى و بلند انسان و در اختیار مسائل اساسى زندگى انسانها،نبود. (1)

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۳ ، ۰۱:۱۵
مهاجر


...اما در مورد موسیقى،باید اعتراف کنم هنوز در این مساله ما آن پاسخ روشن و کامل را نداریم،لا اقل من ندارم.در گذشته،[و الآن نیز بر آن عقیده هستم].روى این جمله تکیه مى‏کردیم که آهنگ مخصوص مجالس لهو،گناه و حرام است...آن وقتها ما فکر مى‏کردیم آهنگ‏هاى ترانه‏اى،مخصوص مجالس لهو است...اما دستگاهها،فرض کنیم دستگاه شور یا ابو عطا یا همایون و امثال آن چطور؟همه‏ى کسانى که حنجره‏ى آنها یک نوایى را بیرون داده،با یکى از همین دستگاههاى دوازده‏گانه بوده است.پس این حرام نیست و اصلا موسیقى همین آهنگها و ریتم‏هاى مخصوص است...اینها حرام نیست مگر آن که باز در لابلاى آن یک چیزى بگنجانند که آن حرام باشد. (26) و (27)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۳ ، ۰۱:۱۳
مهاجر


لازم نیست امام فقط امام خمینی باشد. منِ، بچه یازده ساله هم می‌توانم در فضای خودم امام باشم.

http://media2.afsaran.ir/siDQ2sj_533.jpg

حاج آقا قرائتی تعریف می ‏کرد: در ستاد نماز گفتیم، آقازاده‌ها، دخترخانم‌ها، شیرین‌ترین نمازی که خواندید، برای ما بنویسید. یک دختر یازده ساله یک نامه نوشت، همه ما بُهتمان زد، دختر یازده ساله، ما ریش‌سفیدها را به تواضع و کرنش واداشت.

نوشت که ستاد اقامه نماز! شیرین‌ترین نمازی که خواندم این است که: در اتوبوس داشتم می‌رفتم یک مرتبه دیدم خورشید دارد غروب می‌کند. یادم آمد نماز نخواندم، به بابایم گفتم: نماز نخواندم، گفت: خوب باید بخوانی، اما حالا که اینجا توی جاده است و بیابان، گفت: برویم به راننده بگوییم نگه‌دار. پدر گفت: راننده که بخاطر یک دختر بچه نگه نمی‌دارد، گفتم: التماسش می‌کنیم. گفت: نگه نمی‌دارد. گفتم: تو به او بگو. گفت: گفتم که نگه نمی‌دارد، بنشین. حالا بعداً قضا می‌کنی. دختر دید خورشید غروب نکرده است و گفت بابا خواهش می‌کنم، پدر عصبانی شد، اما دختر گفت: پدر، امروز اجازه بده من تصمیم بگیرم. می‌گفت ساکی داشتیم، زیپ ساک را باز کرد، یک شیشه آب درآورد. زیرِ صندلی اتوبوس هم یک سطل بود، آن سطل را هم آورد بیرون. دستِ کوچولو، شیشه کوچولو، سطل کوچولو. شروع کرد وسط اتوبوس وضو گرفت.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۱۰
مهاجر

چه بسا برخی والدین معتقد باشند؛ هنگامی که بچّه‌ها به سن تکلیف می‌رسند، لازم است آن‌ها را به نماز خواندن و دیگر مسائل دینی وادار کرد، که در اینصورت والدین قبل از بلوغ آن‌ها، از عبادت، انس و عادت بچهّ‌ها به مسائل دینی غافل می‌شوند و تازه زمانی که فرزندشان به سن تکلیف می‌رسد، او را مجبور به رعایت کردن مسائل دینی و خواندن نماز می‌کنند، که متأسفانه در این راه ناموفق هستند و مدام برای خودشان این سوال، مطرح می‌شود که مگر چه چیزی برای این فرزند ۱۶یا ۱۷ ساله‌ام، کم گذاشتم که اهل نماز و مسائل دینی نیست؟!

نزدیکی به ساحل بندگی

به عنوان مثال؛ فرض کنید که شما در کنار ساحل دریا، درون قایقی نشسته‌اید و مشغول استراحت هستید و طنابی هم قایق شما را به ساحل وصل کرده است، اگر غفلت کنید و خود را دور از ساحل ببینید، اگر آن طناب هنوز به قایق شما وصل باشد، راحت‌تر می‌توانید به ساحل برگردید، امّا اگر پاره یا باز شده باشد، آیا به راحتی می‌توانید به ساحل برگردید، درصورتی که هیچ گونه پارو یا وسیله کمکی برای رسیدن به ساحل نداشته باشید؟

آن‌هایی که به ساحل بندگی نزدیک‌ترند، هنگامی‌که به آن‌ها اعلام شود؛ که بالغ شدید و باید از قایق کودکی خود پیاده شوید و به ساحل بندگی وارد شوید. آن‌هایی که طناب ارتباطشان با خدا پاره نشده باشد و در دریای خودشان گیر نکرده باشند، به راحتی وارد ساحل بندگی می‌شوند و به راحتی اهل نماز و اهل بندگی می‌شوند.

امّا آن‌هایی که خود و والدینشان در غفلت به سر می‌بردند و از خدا فاصله گرفتند و در وسط دریای خوش‌گذارانی‌های خودشان غوطه‌ور شدند و برای رسیدن به ساحل حاضر به سختی کشیدن نیستند، سعی خواهند کرد که اصلا از رفتن به ساحل خودداری کنند.

بنابراین لازم است که فرزندان را تا زمان بلوغ، کنار ساحل بندگی با خود همراه کنیم تا مبادا زمانی که به سن تکلیف می‌رسند برایشان سخت باشد که به ساحل بندگی بیایند و در خشکی به راه ادامه دهند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۲ ، ۲۲:۲۸
مهاجر

خداوندی که انسان را خلق نموده و راه‌های رسیدن به کمال و سعادت دنیا و آخرت را به نشان داده و با بیان چگونگی روابط انسان با هر شخص، جامعه یا موضوعی به گونه‌ای که هم رفع نیازش را نماید و سبب کمالش گردد قوانینی وضع نموده است، نه تنها خود بهتر از هر کس دیگری می‌داند که انسان [اعم از مذکر یا مۆنث] به جنس مخالف نیاز دارد، بلکه می‌فرماید: خودم در قوانین تکوینی خلقتم، و بر اساس علم و حکمتم این غریزه و محبت را به شما داده‌ام. هم چنان که نیاز و محبت چیزهای دیگری را نیز بر شما قرار داده‌ام.

اما اگر انسان برای رفع هر نیازش بدون هیچ قانونی که منتج به فایده‌ی او شود عمل کند، از تعقل و اراده‌ی خود که وجه متمایز او با حیوانات است، هیچ بهره‌ای نمی‌برد و لذا چون حیوانات و بلکه پست‌تر می‌گردد [کالانعام بل هم اضل]. لذا برای هر فعلی قانونی وضع نمود و در این قانون بهترین‌ها را حلال و مضرات را حرام نمود. یا به تعبیری دیگر، اصل‌ها را حلال و بدل‌های تقلبی را حرام نمود.

در آیه‌ی ۵ از سوره‌ی مائده ابتدا می‌فرماید «أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبات‏»، یعنی آن چه پاک، طاهر، نیکو و مفید است را بر شما حلال نمودم. سپس به برخی از نیازهای ضروری مانند «خوردن» اشاره نموده و پس از بیان حکم آنها، به نیاز «مرد و زن» به یک‌ دیگر پرداخته است و پس از بیان ضرورت برقراری روابط و انحصار نیکو و حلال بودن آن به شکل ازدواج (نکاح) ‌تأکید می‌فرماید: «غَیْرَ مُسافِحینَ وَ لا مُتَّخِذی أَخْدان‏»، یعنی این رابطه نباید به شکل رفیق‌گیری [همان دوست دختر و پسر] و زناکاری باشد.

البته اگر دقت فرمایید در ادامه نیز می فرماید....

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۱ ، ۲۱:۰۶
مهاجر

دستورات شرعیه راه مهار نفس سرکش (در بیان حضرت علامه حسن زاده با شرح استاد صمدی آملی)

«طهارت ظاهره در مراتب قوای عملیه نفس، مرتبه تجلیه است که نفس، قوی و اعضای بدن را به مراقبت کامله در تحت انقیاد و اطاعت احکام شرع و نوامیس الهیه وارد نموده که اطاعت اوامر و اجتناب از منهیات شرعیه را به نحو اکمل نماید تا پاکی صوری و طهارت ظاهریه در بدن نمایان شود و در نفس هم رفته رفته خوی انقیاد و ملکه تسلیم برای اراده حق متحقق گردد و برای حصول این مرتبه، علم فقه بر طبق طریقه حقه جعفریه کافی و به نحو اکمل عهده دار این امر است »

رساله وحدت از دیدگاه حکیم و عارف، علامه حسن زاده آملی

شرح از استاد صمدی: دستورات شرعیه در مسائل فقهی برای این است که نفس را در تمامی قوایش تطهیر نماید. مثلاً یکی از اسرار دستور نماز و روزه تطهیر قوای ظاهریة بدن است و همچنین برای اینکه اعضای بدن در هنگام عبادت کردن مؤدب گردند. اگر در نماز دقت کنید می بینید که این عمل چقدر موجب تأدیب بدن است. از نحوة ایستادن گرفته تا نحوه نشستن و حرکت کردن و تسبیح گفتن و حمد و سوره خواندن...

همچنین روزه هم برای خود آدابی دارد. روزه باعث می گردد تا قوة شهویّه انسان کنترل شود. زیرا رسیدن دائمی غذا به نفس همان و دائم غلیان یافتن قوة شهویه همان! و روزه باعث تعدیل قوة شهویّه است. اگر انسان بخواهد هر غذائی را که باعث شکوفایی قوای نفسیه اش می شود تهیه نموده و مصرف کند به سختی می تواند جلوی نفس را در مقابل خواسته هایش بگیرد اما اگر آن غذاها به واسطة دستورالعمل شرعیه کنترل گردد نفس در آن قوا کم کم تنزل می کند و در این وقت ایستادگی در مقابل آن، کار مشکلی نخواهد بود.

حضرت آقا (علامه) بارها می فرمود: نفس آنچنان سرکش است که اگر تمام یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر را جلوی او سر ببرند و از او خواهش کنند که حالا دیگر رهایمان کن باز هم دست نمی کشد و انسان را رها نمی کند مگر اینکه فرموده اند: روزه نفس را مهار می کند.

لذا احکام شرعیه برای تأدیب و طهارت قوای نفس به خصوص قوة شهویّه و قوة غضبیّه جعل شده اند که اگر انسان این دو قوه را کنترل کند می تواند به مقدار زیادی بر خود فائق آید.

شرح مراتب طهارت، ج ۱، استاد صمدی آملی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۱ ، ۲۱:۱۸
مهاجر
شهید باکری

سردار  شهید مهدی باکری ،در مورد استفاده شخصی از بیت المال،چنان سختگیر بود که هیچ کس نمی توانست بااوکنار بیاید.آفتاب جنوب از پشت شیشه های تویوتااذیت می کرد.می خواستم کولر راروشن کنم،جرئت نمی کردم.

طاقت نیاوردم.دکمه کولر رافشار دادم و هوای سرد ولطیف بافشار وارد ماشین شد.آقا مهدی سرش رابه طرف من برگرداند وگفت:

"الله بنده سی!می دانی ،کولر راکه روشن می کنی مصرف بنزین زیاد می شود؟خاموش کن!فردای قیامت چه جوابی داریم که به شهدا بدهیم.مگر در سنگربچه ها زیر کولر نشسته اند که تو کولر راروشن می کنی؟"

لاله های بی نشان

باراویان نور-ص 149

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۱ ، ۰۹:۵۹
مهاجر

فکرم همه‌جا هست، ولی پیشِ خدا نیست            سجادۀ زَردوز که محرابِ دعا نیست

گفتند سر سجده کجا رفته حواست؟                   اندیشه سَیّالِ من ـ ای دوست ـ کجا نیست؟!

از شدّتِ اِخلاصِ من عالَم شده حیران                  تعریف نباشد، ابداً قصدِ ریا نیست!

از کمّیتِ کار که هر روز سه وعده                        از کیفیتش نیز همین بس که قضا نیست

یک‌ ذرّه فقط کُندتر از سرعتِ نور است                  هر رکعتِ من حائزِ عنوان جهانی‌ست!

این سجدۀ سهو است؟ و یا رکعتِ آخر؟               چندی‌ست که این حافظه در خدمتِ ما نیست

ای دلبرِ من! تا غمِ وام است و تورُّم                     محراب به یاد خمِ ابروی شما نیست

بی‌دغدغه یک سجدۀ راحت نتوان کرد                 تا فکر من از قسطِ عقب‌مانده جدا نیست

هر سکّه که دادند دوتا سکّه گرفتند                   گفتند که این بهرۀ بانکی‌ست، رِبا نیست!

از بس‌ که پیِ نیم‌ وَجَب نانِ حلالیم                     در سجدۀ ما رونق اگر هست، صفا نیست

بَه بَه، چه نمازی‌ست! همین است که گویند         راهِ شُعَرا دور زِ راهِ عُرَفا نیست

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۱ ، ۰۹:۳۵
مهاجر